- غار و غور (غارْ رُ)
بمعنی هرج و مرج و آشوب و فتنه باشد. (برهان) ، در تداول عمومی، صداهایی که از امعا شنیده میشود. هیاهوئی که در موقع نزاع و مخاصمت می کنند: اینهمه غار و غور مکن، یعنی سر و صدای بی حاصل از خود درمیاور
معنی غار و غور - جستجوی لغت در جدول جو
- غار و غور ((رُ))
قار و قور، صدایی که در هنگام گرسنگی از شکم شنیده شود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(رُ)
لغت نامه دهخدا
سخت تیره و تاریک. (جهانگیری). بسیار تیره و تاریک. (برهان). تاریک و تیره و بسیار تاریک. (آنندراج) (انجمن آرا). سخت تاریک. (فرهنگ رشیدی) :
بمیدان چنین گفت بهرام گور
که اکنون که شد روز ما تار و تور...
فردوسی.
، ریزه باشد. (جهانگیری). ریزه ریزه و ذره ذره را نیز گویند. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا)
بمیدان چنین گفت بهرام گور
که اکنون که شد روز ما تار و تور...
فردوسی.
، ریزه باشد. (جهانگیری). ریزه ریزه و ذره ذره را نیز گویند. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا)
(غانْ نُ)
لغت نامه دهخدا
حکایت صوت بچه های دوسه ماهه. و بطور کلی اصوات نامفهوم که از دهان طفل شیرخواره پیش از سخن گفتن برمی آید. و با افتادن و کردن صرف شود: بچه به غان و غون افتاد. بچه غان و غون می کند
هرج و مرج آشوب فتنه، صداهایی که از شکم شنیده شود، هیاهویی که در موقع نزاع کنند
حکایت صوت کودکان دوسه ماهه و هر صوت نامفهوم که از دهان طفل شیر خواره بیرون آید
با فشار و شدت